تابش زهرا(س) در آينه شعر عربي
نويسنده: نرگس گنجي
دعبل خزاعي، در قصيده پرسوز و گدازش كه به تأئيه كبرا مشهور است
در باره مظلوميت فرزندان زهرا ميسرايد:
«اي فاطمه! اگر حسينت را مجسم ميكردي كه در خاك و خون افتاده و بر لب نهر فرات تشنه جان داده، گونه خود را به سيلي نيلي ميكردي و اشك از ديدگان بر چهره روان ميساختي. اي فاطمه! دختر خوبيها! برخيز و بر ستارگان آسماني كه به صحرا فرو افتادهاند ناله سر كن.»
آينه شعر عرب را تاب تابش خورشيد فاطمه زهرا(س) نيست اما درخشش شعاعهاي عالمتاب آن وجود نازنين را هر كس به گنجايش خويش فرا راه خود ساخته است. سرايندگان شعر عربي نيز از اين فيض محروم نماندهاند. چه بسيار شاعران متعهدي كه شور و شعور هنر خويش را در وصف آن بانوي بزرگ جاودان ساختهاند، اما بي شك آنهانيز هنوز در ساحل اين اقيانوس بيكران قدم ميزنند و دست كوتاه ما و آنان كجا و ژرفاي بيانتهاي وجود صديقه كبرا(س) كه «اصلها ثابت و فرعها في السماء تؤتي أكلها كل حين باذن ربّها» صدق الله العلي العظيم. آنچه در اين مقاله به خامه خانم گنجي، پژوهشگر و شاعر متعهد، آمده گزارشي است پژوهشي، از شخصيت فاطمه(س) در سرودههاي شعراي عربزبان.
حضرت فاطمه زهرا(س) از مهمترين شخصيتهاي مقدس و اعتقادي نزد همه مسلمانان است؛ چه آن حضرت محورِ حديث كساء1 و تنها يادگار پيامبر اسلام(ص) و يكي از بارزترين مصاديق آيههاي تطهير و مودّت در قرآن كريم است؛ آياتي كه بر عصمت اهل بيت(ع) و وجوب محبت و احترام آنان بر مسلمين ـ به عنوان تنها اجر زحمات پيامبر(ص) براي امتش ـ دلالت دارد:
انما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهرّكم تطهيرا
«جز اين نيست كه خدا ميخواهد هرگونه آلودگي را از شما بردارد ـ اي خاندان پيامبر ـ و شما را بكلي پاك سازد».2
قل لا أسئلكم عليه أجرا إلاّ المودّة في القربي
«[اي پيامبر] بگو [در ازاي زحماتم] پاداشي از شما نميخواهم جز اينكه نسبت به خويشانم مودّت داشته باشيد».1
از آنجا كه شعر و ادب، آينه افكار و اعتقادات ملتهاست، باورهاي مسلمانان و بويژه شيعه اماميه در آثار و اشعار شاعران متعهد و انقلابي در طول قرنها انعكاس يافته است. شعر شيعي كه مدافع استمرار هدايت نبوي از طريق امامت و وصايت است، در ميان عرب از دوران سلطه بنياميّه به عنوان يك حركت افشاگرانه و دفاعي فرهنگي، هويت مييابد. شاعراني چون كميت اسدي2، ديك الجنّ حمصي3 ، دعبل خزاعي4 و سيد حِمْيَري5 از مصاديق اين حركت فرهنگي هستند. در سدههاي نخستين پس از ظهور اسلام و تشيّع، پيام اصلي شاعران متعهد دفاع از حرمت اهل بيت(ع) و حقانيت امام علي(ع) در امر وصايت و امامت و استمرار رهبري در فرزندان برگزيده او و افشاي ستم ستمگران اموي و عباسي بر اهل بيت پيامبر(ع) و منزوي و شهيد ساختن آنان ـ بر خلاف نص صريح قرآن و سفارشهاي پيامبر(ص) ـ است و شاعران بارها به اين امور تصريح كردهاند. طرح چنين موضوعاتي شعر اعتقادي مسلمانان را به برهانهاي منطقي و اقامه حجتهاي شرعي و عقلي تبديل ميكند و از شعر، منبري براي دفاع از اعتقادات ميسازد. اين ويژگي را در شعر «صفيالدين حِلّي»6 شاعر تواناي قرن هفتم و هشتم هجري نيز به روشني ميتوان يافت. اما در شعر سدههاي اخير اندك اندك اينگونه احتجاج رنگ ميبازد و شعر اعتقادي در دو قالب «مدح» و «مرثيه» معنا مييابد. بيشتر مدايح، مربوط به پيامبر اكرم(ص) و امام علي(ع) و بيشتر مراثي، مربوط به امام حسين(ع) و ماجراي كربلاست و ساير موضوعات به ندرت ملاحظه ميشود. شعر شيعي كه مدافع استمرار هدايت نبوي از طريق امامت و وصايت است، در ميان عرب از دوران سلطه بنياميّه به عنوان يك حركت افشاگرانه و دفاعي فرهنگي، هويت مييابد. انتظار طبيعي آن است كه حضرت زهرا(س) به عنوان تنها يادگار پيامبر(ص)، «اُمّالائمه» و حلقه اتصال ميان نبوت و امامت و نيز به عنوان يكي از بارزترين مصاديق عصمت كه زندگي او بايد اسوه و سرمشق مسلمانان باشد، جايگاه ويژه در شعر اعتقادي، بخصوص شعر شيعه، داشته باشد. مسائل بهر حال مربوط آن حضرت از چهار زاويه قابل طرح در شعر ميباشد:
1ـ حوادث و جريانات زندگي آن حضرت از بدو وجود تا وفات
2ـ جايگاه و سيماي آن حضرت در سيره و حديث نبوي و قرآن كريم
3ـ صفات و مناقب عاليه آن حضرت از قبيل زهد و اعراض از دنيا، قناعت و سادهزيستي، سختكوشي، سخاوت و ايثار، علم و خردمندي، دفاع از حق و حمايت از نبوت و ولايت، صبر و حلم و ...
4ـ مظلوميت آن حضرت از جمله منع شدن او از فدك7 و هجوم به خانهاش در جريان تعيين جانشين براي پيامبر(ص) و آسيبهاي جسمي و روحي و ناشي از آن و نهايتا شهادت و اختفاي قبر او و به شهادت رسيدن فرزندان و نوادگانش به دست مدعيان مسلماني در سدههاي نخستين پس از ظهور اسلام و تشيّع، پيام اصلي شاعران متعهد دفاع از حرمت اهل بيت(ع) و حقانيت امام علي(ع) در امر وصايت و امامت و استمرار رهبري در فرزندان برگزيده او و افشاي ستم ستمگران اموي و عباسي بر اهل بيت پيامبر(ع) و منزوي و شهيد ساختن آنان است اما در شعر سدههاي اخير اندك اندك اينگونه احتجاج رنگ ميبازد و شعر اعتقادي در دو قالب «مدح» و «مرثيه» معنا مييابد. موضوع نخست ميتواند كردارها و فضائل آن حضرت را در زندگي فردي و در رفتار متقابل او با پيامبر(ص) و امام علي(ع) و فرزندانش و مجموعه جامعه اسلامي نشان دهد و عظمت شأن و نقش او را در هدايت نسلهاي آينده تا حدودي روشن سازد. لكن در اين زمينه به ندرت ميتوان اثري قابل اعتنا يافت. از جمله، اين نوادر، منظومه زيباي «ديكالجن حمصي» از شعراي قرن دوم و سوم هجري، در شرح و توصيف ازدواج الهي آن حضرت ميباشد. طرح اين قضيه ضمن اينكه ارزش و اهميت ازدواج مؤمنانه را در فرهنگ اسلامي ـ به طور عام ـ نشان ميدهد، بيانگر يكي از عظمتهاي شخصيت آن حضرت و مقدمهاي براي فهم آن است كه چرا و چگونه ذرّيه ايشان مورد عنايت خدا و پيامبر(ص) قرار گرفتهاند. ابيات آغازين اين منظومه چنين است: انّ الرسول لم يَزَلْ يقولُ والخير ما قال به الرسولُ:
انّك منيّ يا عليٌ الأبي بحيث من موساهُ هارونُ النبي ...8
و ترجمه متن كامل اين سروده چنين است: «پيامبر پيوسته ميگويد ـ و بهترين [سخن]آن است كه پيامبر گويد / كه: تو نسبت به من ـ اي علي شريف ـ مانند هارونِ پيامبر به [برادرش] موسي هستي [كه در غياب موسي جانشين او بود]/ با اين تفاوت كه پس از من پيامبري نخواهد بود. از اينرو بهترين عالميان در نزد من هستي / نسبت تو به من مانند نسبت دكمه به پيراهنم است [كه به من پيوستهاي] و هر كه با تو دشمني كند گريزگاهي ندارد./ تو براي من برادري و داماد من هستي. تو را آنكه بازگشت امور به سوي اوست به ازدواج زهراي هدايتمند و سرور زنان درآورده است. / اولين مخلوق خدا [جبرئيل] در رفت و آمد بود تا او را از من برايت خواستگاري كند / و گفت: خداي والاي تو مقرر كرده است كه زهراي بتول به همسري علي درآيد / پس بهشتها را به زيباترين زنيتها آراست و حوريان، با متانت جلوهگر شدند / و نورهاي تابنده پديدار گشت و فرشتگان آسمان هفتم به صف ايستادند / و من در ميان آنان به خطبه خواندن برخاستم و آنچه را خواسته بودند، عطا كردم. / سپس خداوند امر فرمود كه ميوههاي در دسترس از شاخه درختان بهشت چيده شوند. / و از فرازشان باران جامههاي فاخر و زينتها باريدن گرفت تا به حد كمال از آن برخوردار شدند / و هر كس از حوريان و فرشتگان كه بيشتر از اين نعمتها بهرهور شد به فضيلت خود بر ديگران باليد / پس هر كس [جز علي(ع)]به خواستگاري آماده بود، برگردانده شد، زيرا خداوند خواست كه زهرا همسر علي مرتضي باشد. / سپس [اي زهرا(س) و علي(ع) [از شما دو نوهام را به من بخشيد كه در آراستن عرش، چون دو گوشوارهاند./ پس سپاس و ستايش خداي را به خاطر آنچه به پنج تنِ اصحاب عبا اعطا كرد / آنها براي دوستان و پيراون خود مايه امن و امانند و ايمان در آنان به كمال رسيده است / و هر كه را با ايشان كينه ورزد به سوي آتش فروزان ميرانند / و مردم را به رشد و رستگاري در آغاز و انجام [دنيا و آخرت] هدايت ميكنند.» اين شعر روان و ساده كه نقل منظوم بعضي از احاديث نبوي نيز هست، بازگوكننده فلسفه ازدواج دو انسان الهي است كه مبدأ خيرات و بركات بوده و اولاد آنان هدايتگر مردم به سوي سعادتند. در باره ولادت، كودكي، هجرت، مراحل رشد، همسرداري و فرزندپروري ايشان و دفاعشان از وصايت و مقابله با انحراف و اختلاف در امت اسلامي و بيم دادن از عواقب آن، ناگفتههاي بسيار است. اما از حوادث و مراحلي از زندگي آن حضرت كه شماري از شاعران عرب به نقل و تحليل آن پرداختهاند، قضاياي محروم شدنشان از فدك ميباشد كه در بررسي چهارمين موضوع به آن اشاره خواهد شد. از نظر تصوير كردن جايگاه و سيماي حضرت زهرا(س) در قرآن كريم و حديث نبوي، و اجمالاً پرداختن به آيات و احاديثي كه شأن رفيع اسلامي و انساني دختر پيامبر(ص) را نشان ميدهد، در بيان شاعران مشهور و متعهد جز به ندرت آثاري نمييابيم. حتي شاعراني كه فخر آنان به سيادتشان است، مانند شريف رضي9 (سيد رضي) و ابنمعتوقِ موسوي10 كه آن همه مديحه براي وزيران و اميران سرودهاند ـ در اين باب سرودهاي در ديوانشان يافت نميشود! اما دعبل شاعر معاصر با امام موسي كاظم و امام رضا (عليهماالسلام) ضمن اشاره به مسأله شفاعت اهل بيت(ع) و از جمله زهراي مرضيه(س) در قيامت براي مؤمنان، چنين تصريح ميكند: شفيعي في القيامة عند ربي محمدٌ و الوصيُّ مع البتولِ و سبطا احمد و بنو بنيه اولئك سادتي آلُالرسولِ11
«شفيع [و واسطه بخشش من] روز قيامت نزد پروردگارم، محمد(ص) و وصي او [امام علي] و زهراي بتول هستند. همچنين دو نوه پيامبر [حسن و حسين(ع)] و فرزندانِ فرزندان پيامبر كه سروران من و آل رسول هستند.» محمد بنادريس شافعي12 ـ فقيه و مؤسس مذهب شافعي (از مذاهب اهل سنت) ـ نيز در سرودههاي ساده و اخلاقي خود چندين بار به مسأله شفاعت و توسل اشاره كرده ميگويد: آل النبي ذريعتي و هُمُ إليه وسيلتي
أرجو بهم اُعطي غدا
بيداليمين صحيفتي13
«خاندان پيامبر پناه من و واسطه من به سوي خدا و پيامبرند و اميدوارم كه به واسطه آنها در فرداي قيامت نامه اعمالم به دست راستم داده شود.» او محبت به اهل بيت را واجب الهي ـ كه در قرآن به آن امر شده ـ ميداند:
يا آل بيت رسول اللّه! حبكُمُ يكفيكم من عظيم الفخر أنكم
فرضٌ من اللّه فيالقرآن أنزلهُ من لم يصلّ عليكم لاصلاة لهُ14
«اي خانواده پيامبر! دوست داشتن شما واجب است و خداوند در قرآن كريم [آيات مربوط به] آن را نازل كرده است. همين افتخار شما را بس، كه اگر كسي در نماز خود بر شما درود و صلوات نفرستد، نماز او مقبول نيست.» انتظار طبيعي آن است كه حضرت زهرا(س) به عنوان تنها يادگار پيامبر(ص)، «اُمّالائمه» و حلقه اتصال ميان نبوت و امامت و نيز به عنوان يكي از بارزترين مصاديق عصمت كه زندگي او بايد اسوه و سرمشق مسلمانان باشد، جايگاه ويژه در شعر اعتقادي، بخصوص شعر شيعه، داشته باشد. همين فقيه كه به گواهي اشعارش از طرف مخالفان به خاطر دم زدن از حب اهل بيت مورد سرزنش بوده با تصريح به نام حضرت زهرا(س) ميگويد: «هر گاه در مجلسي از علي(ع) و اولادش و فاطمه پاك ياد ميكنيم / ميگويند اي مردم از اين حرفها بگذريد كه سخنانِ رافضيان است./ من در پيشگاه خداي مهيمن از كساني كه دوست داشتن فاطمه(س) و اولادش را رافضيگري ميدانند، برائت ميجويم.»15 شيخ باقر حيدر16، علامه و اديب معاصر عراقي، عزاداري براي امام حسين(ع) را وظيفه همدردي با فاطمه(س) ميداند و ميگويد: «اگر از محبت به فاطمه(س) شير خوردهاي، هرگز از گريه بريده مَشو / زيرا اشك خونين او براي حسين جاري شد/ پس با آن حضرت در گريه همراهي كن و مانند او بر حسين(ع) خون گريه كن.»17 اما در باره صفات و مناقب ويژه حضرت زهراي مرضيه(س) كمتر سرودهاي در كارنامه شاعران عرب ميتوان يافت. با آنكه اين بخش از موضوعات مربوط به او، از نظر شناساندنش به عنوان مثال و نمونه الهام و پيروي براي انسانها بويژه در زنان و هم از نظر تبليغ براي عظمت اسلام و تبيين دو ركن اعتقاد اسلامي ـ شيعي (يعني نبوت و امامت) كه حضرت زهرا(س) حلقه اتصال آنهاست، ارزش بسيار دارد، در دسترس نبودن چنين سرودههايي را بايد قصوري براي شاعران عرب قلمداد كرد؛ بويژه هنگامي كه شعر عربي با نمونههاي فارسي آن از شعراي متقدم و متأخر ايراني، مقايسه شود، به وضوح به نظر ميرسد كه در زمينه مناقب و مدايح، مولوديّات و سوگسرودهها به دشواري و با مطالعات بسيار شايد بتوان به مجموعهاي نظير آنچه در فارسي وجود دارد، دست يافت.18 با اين توضيح كه اشارات اجمالي به صفات كماليه آن حضرت در بين مدايح ساير معصومين به چشم ميخورد. مثلاً «فرزدق»19 در مديحه دفاعيهمانندش از امام زينالعابدين(ع) ميگويد: هذا ابنُ فاطمة ان كنتَ جاهلَهُ بجدّهِ أنبياء اللّه قد ختموا20
«اگر اين مرد را نميشناسي، اين پسر فاطمه(س) است و پدربزرگ او حلقه پاياني پيامبران الهي است». مرحوم شيخ جعفر نقدي21 از شعراي عرب در قرن حاضر ضمن مدايح متعدد خود براي امام علي(ع) از فضايل آن حضرت، شايستگي او براي همسري زهراي بتول را ياد ميكند: أخ الرسولِ، أبي السبطينِ، حيدرة زوج البتول، كريم الاصل و النسب22
«برادر پيامبر و پدر نوههاي او، شير دلاور، همسر همتاي بتول و از خانداني شريف و بزرگوار است» و نيز گويد: و من له اللّهُ فوقَ العرشِ قد عقد الـ طهر البتول و امسي صهر خير نبي23
«او كسي است كه خداوند بر فراز عرش او را به عقد بتول پاكدامن درآورد و داماد بهترين پيامبران گشت.» از حوادث و مراحلي از زندگي آن حضرت كه شماري از شاعران عرب به نقل و تحليل آن پرداختهاند، قضاياي محروم شدن از فدك ميباشد. دعبل نيز گويد: «[بنيهاشم] اگر روزي بخواهند افتخارات خود را بيان كنند محمد(ص) و جبرئيل و فرقانِ داراي سورهها را پيش ميآورند و عليِ عاليصفات و شريف و فاطمه تابنده را كه بهترين دختران عالم است، برميشمارند.»24 از نظر تصوير كردن جايگاه و سيماي حضرت زهرا(س) در قرآن كريم و حديث نبوي در بيان شاعران مشهور و متعهد جز به ندرت آثاري نمييابيم. حتي شاعراني كه فخر آنان به سيادتشان است، مانند شريف رضي (سيد رضي) و ابنمعتوقِ موسوي كه آن همه مديحه براي وزيران و اميران سرودهاند ـ در اين باب سرودهاي در ديوانشان يافت نميشود! شريف رضي، عالم و اديب بزرگ قرن چهارم هجري كه حكومت را حق آلمحمد ميداند، غاصبان خلافت را مورد عتاب و خطاب قرار داده ميگويد: رُدّوا تُراثَ محمد، رُدّوا! ليس القضيب لكم و لا البردُ
هل عَرّقَتْ فيكم كفاطمة؟
أم هل لكم كمحمدٍ جدُّ؟25
«ميراث محمد(ص) را باز پس دهيد، باز پس دهيد! كه نه آن عصا از شماست و نه آن عبا. مگر اصل و نسبتان به كسي همچون فاطمه برميگردد يا جدي مثل محمد داريد؟! [كه خود را در حكومت مقدم بر اهلبيت ميدانيد]». در اين اشعار، چنانكه ديديم، نوعي مدح اجمالي از صفات فاضله حضرت فاطمه(سلاماللّهعليها) ملاحظه ميشود، ولي سخناني كه سيره و صفات عاليه آن حضرت را به جهانيان بشناساند و فلسفه عشق و ايمان مسلمانان نسبت به عصمت و قداست زهراي بتول(س) را بيان كند، جاي خالي بسيار دارد. اما در بخش بيان مظلوميت دختر پيامبر، ميتوان گفت كه شاعران عرب از سه زاويه مطلب را طرح كردهاند:
1ـ ماجراي هجوم به خانه آن حضرت در قضاياي تعيين جانشين براي پيامبر(ص) و هتك حريم او و جراحتها و تألمات ناشي از اين گونه برخوردهاي خشن سياسي و عدول از وصاياي پيامبر(ص) كه بنا بر قول مشهور، سرانجام منجر به رحلت زودرس پاره پيكر رسولاللّه گرديد.
2ـ قضيه غصب فدك و محروم شدن آن حضرت از ملك خود.
3ـ شهادت فرزندان آن حضرت و هتك حرمت اهلبيت پيامبر از زن و مرد و ريخته شدن خون آنان بويژه در واقعه كربلا. اما در مورد نخست، در ديوان مهيار ديلمي26، شاعر ايراني معاصر شريف رضي كه به زبان عربي شعر ميسرود، خطاب به حضرت زهرا(س) ميخوانيم: كيف لم تقطع يدٌ مَدّ اليك ابنصهاكِ فرحوا يومَ أهانوكِ بما ساء اباكِ27
چگونه دستي كه «ابنصهاك» به سويت دراز كرد، قطع نشد؟! روزي كه به تو اهانت كردند، از چيزي شاد شدند كه مايه رنجش و اندوه پدرت (پيامبر) بود. علامه محمد قزويني28 از علماي قرن چهاردهم در نقل اين ماجرا، منظومهاي سروده است كه ترجمه آن از اين قرار است: «سليم گفت: اي سلمان، آيا بدون اجازه به خانه وارد شدند. سلمان گفت: آري، به عزت خداوند سوگند، آن هم در حالي كه حضرت زهرا(س) سرانداز بر سر نداشت و براي رعايت پوشش و ديده نشدن به پشت در پناه برده بود. وقتي كه متوجه او شدند تا ميتوانستند در را روي او فشردند. نزديك بود روح من از حسرت و اندوه بميرد كه حضرت فرياد ميزد: اي فضّه، مرا نگه دار! به خدا جنينم را كشتند. دريغ و درد كه دختر هدايت جنين خود را ـ كه محسن ناميده شده بود ـ سقط كرد.»29 محمد بنادريس شافعي ـ فقيه و مؤسس مذهب شافعي ـ ميگويد: خاندان پيامبر پناه من و واسطه من به سوي خدا و پيامبرند و اميدوارم كه به واسطه آنها در فرداي قيامت نامه اعمالم به دست راستم داده شود. امام شافعي: هر گاه در مجلسي از علي(ع) و اولادش و فاطمه پاك ياد ميكنيم /ميگويند اي مردم از اين حرفها بگذريد كه سخنانِ رافضيان است./ من در پيشگاه خداي مهيمن از كساني كه دوست داشتن فاطمه(س) و اولادش را رافضيگري ميدانند، برائت ميجويم. سيدحيدر حلّي30 از سادات شعراي عراق كه مراثي بسيار براي امام حسين(عليهالسلام) سروده است، در يكي از اين مراثي، امام عصر(عج) را مورد خطاب قرار داده ميگويد: «قسم به بخشش و چشمپوشي تو كه اين مردم چشمپوشي نكردند و قسم به بردباري تو كه بردباري نورزيدند. [زماني [جنين مادرت را كينهتوزانه ساقط كردند و [زماني ديگر[ كودك جدّت [امام حسين] را با پيكان مرگ از شير بريدند.»31 جعفرمرتضي عاملي در كتاب «مأساة الزهراء» از هفده شاعر عرب از قرن دوم تا چهاردهم هجري ياد كرده است كه مظلوميت زهرا(س) را بويژه در ماجراي هجوم به خانه آن حضرت، در اشعار خود آوردهاند و برخي از آنان مانند سيّدحميري، معاصر ائمه(ع) بودند. از آن جمله علاءالدين حلّي از علما و ادباي قرن هشتم گويد: بيتٌ به خمسةٌ جبريلُ سادسُهم من غير ما سببٍ بالنار يشتعل32
«خانهاي كه در آن پنج تن بودند و جبرئيل نفر ششم بود، بدون دليل موجهي به آتش كشيده شد.» و بدين گونه به حرمت خانه زهرا كه در حقيقت خانه پيامبر(ص) و محل نزول آيات الهي بود اشاره ميكند. قبل از ذكر شهادت آن حضرت، به برخي از اشعاري ميپردازيم كه به ماجراي فدك مربوط ميشود و سند تاريخي مظلوميت دختر پيامبر است. از آن جمله كميت بنزيد اسدي گويد: «علي(عليهالسلام) را دوست دارم و راضي نيستم كه به ابوبكر و عمر دشنام داده شود. نميگويم كه چون فدك و ميراث پيامبر را به دخترش ندادند كافر شدند. خدا ميداند كه روز قيامت چه عذر و دليلي در پيشگاه خدا دارند. پيامبر در باره ولي مسلمين علي(ع)، آنچه گفت غير از آن حرفهاي بيپايهاي بود كه آنها گفتند.»33 ظاهرا عبارت اخير به رد گواهي حضرت علي(ع) در باره تعلق فدك به فاطمه(س) اشاره ميكند كه در حقيقت نوعي اتهام كذب به آن حضرت است و با آنچه پيامبر(ص) در باره شأن وصي خود قائل بودند، منافات دارد. شاعر ديگري در سروده پرسوز و گداز خود در ذكر مصايب خاندان نبوت ابياتي دارد كه ترجمه آن چنين است: «كاش ميدانستم براي كدامشان نوحه سر كنم و سيل اشك براي كدامشان جاري كنم؟ آيا براي وصي(ع) وقتي كه در محراب از زخم شمشير عمامه بر سر كرد پيش از آنكه سر از ركوع بردارد، يا براي فاطمه بتول كه از ارثي كه حق او بود به اتفاق رأي محروم و ممنوع شد ... وقتي كه گفت: بهره و نصيب مرا كه پدرم ـ بهترين خلايق و شافعِ مشفّع ـ به من داده، بدهيد، گفتند: آيا بيّنه و گواهي داري كه آن را بشنويم و توجه كنيم؟ گفت: [شاهدانم] دو پسرم و همسرم حيدر بيناتر و شنواتر به اين امر هستند. ولي آنان شهادت او را باطل دانستند و تصريح كتاب خدا برايشان قانعكننده نبود!»
منابع:
حضرت فاطمه در كتب اهل سنت,علامه سيد مرتضي حسيني,صفحه =46-45
ديوان ديكالجن,صفحه =59-57
ديوان الامام الشافعي,صفحه =59
ديوان الفرزدق,صفحه =178
شعراء الغري,جلد =2,صفحه =78
ديوان دعبل,صفحه =139
ديوان الشريف الرضي,صفحه =407
ديوان مهيار الديلمي,جلد =2,صفحه =368-367
مأساة الزهراء,جلد =2,صفحه =28-27
ديوان السيد حيدر الحلي,صفحه =105
مأساة الزهرا(س),جلد =2,صفحه =21
شرح هاشميات الكميت,صفحه =202
1. سوره شوري، آيه 23.
2. متوفاي 126ه··· ق.
3. متوفاي 235 هـ.ق.
4. متوفاي 235 هـ.ق.
5. متوفاي 752 هـ.ق.
6. فدك قريهاي يهودينشين در نزديكي خيبر بود. در سال هفتم هجري پيامبر امام علي(ع) را با گروهي از مسلمانان به جنگ با فدكيان فرستاد. سپس با تسليم كردن نيمي از زمينهاي آن منطقه به مسلمانان، مصالحه برقرار شد. از چندين منبع معتبر نقل شده است كه چون آيه «و آتِ ذالقربي حقّه» [سوره اسراء، آيه26] نازل شد، رسول خدا، فاطمه را نزد خود خواند و گفت: فدك را به بخشيدم. (رجوع شود به كتاب «حضرت فاطمه در كتب اهل سنت»، تأليف علامه سيد مرتضي حسيني، ص
45ـ46).
7. ديوان ديكالجن، ص57 ـ 59.
8. متوفاي 406 هـ.ق. 9. ديوان دعبل، ذيل حرف لام.
9. ديوان دعبل، ذيل حرف لا
10. متوفاي 204 هـ.ق.
11. ديوان الامام الشافعي، ص59.
12. همان مأخذ، ص115.
13. همان مأخذ، ص152.
14. متوفاي 1333، ه···.ق.
15. شعراء الغري، ج1، ذيل زندگينامه الشيخ باقر حيدر.
16. از اين گونه مجموعههاي فارسي ميتوان «مناقب فاطمي» با گردآوري احمد احمدي بيرجندي و «آئينه عصمت» با گردآوري محمود شاهرخي و عباس مشفق كاشاني را نام برد.
17. متوفاي 114ه···.ق
18. ديوان الفرزدق، ص178.
19. متوفاي 1369ه···.ق.
20. شعراء الغري، ج2، ص78.
21. همان.
22. ديوان دعبل، ص139.
23. ديوان الشريف الرضي، ص407.
24. شاگرد شريف رضي كه تحت تعليمات او اسلام آورد، متوفاي 428.
25. ديوان مهيار الديلمي، ج2، ص367 ـ 368.
26. متوفاي 1335ه···.ق.
27. مأساة الزهراء، ج2، ص27 ـ 28.
28. متوفاي 1304ه···.ق.
29. ديوان السيد حيدر الحلي، ص105.
30. مأساة الزهرا(س)، ج2، ص21. (دارالسيرة ـ بيروت)
31. شرح هاشميات الكميت، ص202.
نظرات شما عزیزان:
بازدید :
تاریخ : شنبه 19 آذر 1390برچسب:, زمان : 22:52 | نویسنده : رشیدی | لینک ثابت |
آخرین مطالب ارسالی
من و آسمان
فاطمیه سال 93
دانلود مراسم فاطمیه 92
دانلود مراسم 30 صفر
دانلود مراسم 29 صفر
دانلود مراسم 28 صفر
« مداحی های اربعین حسینی »
ک.وتاه اما شنیدنی
زیارت عاشورا
سخنرانی با موضوع امام حسین(علیهم السلام)
نمایش رادیویی «روز واقعه»
کتاب گویا «زندگانی امام حسین (ع)»
. مستند محرم در ایران
مستند کربلای بدون مرز
کلیپ های شهادت امام حسین (ع)
مداحی های تصویری امام حسین (ع)
تم های اندروید
اسکرین سیور (Screen Saver):